این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.
همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.
این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!
اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.
همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.
نویسنده و محقق : اشکان ارشادی
اویغورها در ۷۴۴ میلادی خودی نشان دادند و حاکم بلاقطع خاقانی شدند ، ولی برخی منابع آنان را اوغوزها و برخی تنها در کنار رود سلنگا ذکر کردهاند که بعدها در چین و ختن و کاشغر و ختن و پراکنده شدند. و یا آنان را مفلسانی خوانده اند که همراه اغوزلر به فروش زین و سپر می پرداختهاند.
کلهم غلط است اگر فکر کنیم ترکمنها و اویغورها در این مکان نبودهاند. چون اویغورها بودند که دین مانی را حمایت کردند و امروزه بسیار منابع از نوشته های ترکی تا پهلوی کشف شدهاست که نشانگر حضور آنان در این مکانهاست. در گذشته اویغورها و بیشتر ترکان را با نام ترکمن می شناختند ولی امروزه ترکمن مفهومی دیگر یافته است. این را هم بگوییم که در کجا جوامع ابتدا از خانواده شروع می شد و سپس به ایل و قبیله و سپس با متفرق شدن از هم قوم نامیده می شدند.
با شروع حکومت ایلخانی نیز همین موضوع را می بینیم که مغولان از حکومت مرکزی گرچه حمایت می کردند ولی بر نظیره ی «هر فرد هویت از نام ایل دارد» تاکید داشتند. هنگامی که چند ایل با هم پیوند اتحاد می بستند در واقع اتحادیه ای به وجود می آمد. بعد این اتحادیه به مرور تبدیل به قوم و قبایلی می شد. اکنون پاکستان هنوز حالت قبایلی دارد. ترکان نیز در تمام کشورها تقسیم شدهاند و تنها کشورهایی اندک مثل ترکیه و جمهوری آذربایجان و چند کشور در آسیای میانه از خود استقلالی دارند ولی مشکلات عدیدهای نیز دارند. هیچکدام نتوانستند به خوبی مغولان حکومت ایلخانی درست کنند و البته باید بگویم که این شیوه حکومت داری از اشکانیان برگرفته شدهاست. یعنی همان ملوک الطوایفی که هر طایفه یا قوم یا ایل ملک خویش و رسوم خودش را داشت ولی مجبور بودند برای حفظ اتحاد از مرکز نیز تبعیت کنند و زبان و مالیات و. را رعایت کنند.
اما مغولستان چرا برای ترکمنها و اویغور و حتی تیمور لنگ گورکان مهم بودهاست؟
مغولستان پایگاه گوک ترکها بود و هر قومی سعی میکند به آنجا که هویتش می رسد خودش را برساند. منطقه آلتای که مسکن اصلی اقوام ترک بودهاست امروزه میان مغولستان و چین و روسیه و قزاقستان تقسیم شدهاست. و همچنین رودخانه اون اون نیز رود مقدس ترکان بودهاست و هر حکومت ترکی سعی برآن داشت تا مغولستان را بچنگ آورد. مغولستان «منظور مغولستان به بزرگی حدودا ۳ میلیون کیلومترمربع است» امروزه هم کم جمعیت است و دسترسی به آن برای حکام چون حاجتی نیاز بود. بارها در تاریخ دیدهایم که می توان در مغولستان نشت و جهان را اداره کرد. گوک ترکها و مغولان و اویغوران مثال خوبی هستند.
قلمروی گوش ترکه
گوک ترکها برای مدتی قفقاز و آذربایجان تا دربند را بخصوص فتح کردند و همچنین اوکراین و تاتارها را نیز در دایره امپراتوری گنجاندند.
قلمروی مغولان در زمان اوکتای خان و نوادگان او
مغولان بعدها تا فندلاند و مجارستان که اتفاقا آنان نیز تباری ترک دارند را فتح کردند. باتوخان نوه چنگیزخان مأمور فتح نواحی ترک و مغول اروپا بوده و تا زنده بودنش ممالک بسیاری را به امپراتوری افزود.
در زمان مغولان آسیا یکپارچه شد و تنها مشکل این بود که تنها دبیران چنگیز یعنی اویغوران مسلمان بودند و باقی مسلمانان باید پادشاهی یک غیر مسلمان را پذیرا می شدند. البته چنگیزخان سعی کرده بود تا با شکیبایی دینی و آزادی دینی برای پیروان دین و مذاهب بنوعی این خلل را پر کند ولی هراس از مغول بر این نظریه چنگیزی تأثیر منفی می گذارد.
همچنین هندوستان و دیگر نواحی را نیز فتح کردند و تنها وسعت اتحاد جماهیر شوروی را می توان با مغولان مقایسه کرد.
قلمروی امپراتوری اویغور
نویسنده و محقق : اشکان ارشادی
قافیه در شعر ترکی ئوُیغُورچه یا همان اویغوری در گذشته در ابتدای بیت می آمدهاست و شاید برای خیلیها قابل درک نباشد همانگونه که رباعی و بحر طویل در ابتدا برای اعراب قابل درک نبود ولی به مرور زمان قابل درک شد. اویغوران بعداز پذیرفتن اسلام و تبعیت از اوزان عروضی ، به مرور قافیه را به انتهای مصرع بردند.
از زبانهای خویشاوند نزدیک اویغوری ، ترکی جُغتایی و ترکمنی و قزاقی است معهذا ترکی آذربایجانی و ترکی استانبولی نیز هنوز نزدیکی خود را با آن حفظ کرده اند. باید توجه داشت که مراد ما از اویغوری دو زبان اویغوری در سیر تحول خویش است :
۱. اسکی اویغوری یا قدیمی ، ۲. ینی اویغوری یا جدید که اصولا به ترکی بعد از پذیرش اسلام تا کنون گویند.
گستره ای که به یکی از زبانهای خانواده ترکی صحبت می شود ، معهذا توجه کنید دیگر نواحی مجارستان و پیرامون آن و همچنین فندلاند را که دیگر مسیحی و زبان رسمی کشورهای آنان هم خانواده اروپایی است را در نقشه نیاورده اند،،همانطور نقاط بسیاری در افغانستان و کرمان و غیره را بواسطه فارسی سخن شدن ایشان نکشیده اند.
نویسنده و محقق : اشکان ارشادی
اویغوران یا «ئوُیغُورلار» موفق شدند در دوره اسلامی امپراتوری ای بزرگ تشکیل دهند و حاکم بلاقطع و بلامنازع آسیای میانه و کل مغولستان خارجی و داخلی شوند و نواحی پیرامون را نیز تحت سیطره خود آورند.این قوم مسلمان در ۷۴۴ میلادی تا ۸۴۰ میلادی که با هجوم قوم ترک دیگری به نام قرقیز از میان رفت پابرجا بود. مورخان پایتخت آنان را شهر اردو بالیغ ذکر کردهاند.
نویسنده و محقق : اشکان ارشادی
بعد از حوادث ناگواری که برایم پیش آمد و آنکه غضروف سر انگشت وسط دستم یعنی همانجا که فشار قلم بر آن می افتد، شکست و دیگر نتوانستم خط زیبا بنویسم و یا نقاشی های فوق زیبا بکشم به حرف استادم کردم و زبان ترکی «ئوُیغُورچه» را مورد مطالعه قرار و یادداشت برداری قرار دادم.
اما مشکلات زیاد بود چون در کرمانشاه حتی یک کتاب به ترکی آذربایجانی نمی توان یافت چه برسد به ترکی اویغوری؟
اما به مصداق مثل «آختاران آپار» یا آنکه در فارسی دری : جوینده یابنده است. بالاخره ضعفها را پر کردم و اکنون افتخار آن دارم تا اندک اندک از ترکی اویغوری بگویم. ولی ابتدا باید وبسایت خودم را ثبت کنم یا آنکه در کانالی ابتدا با صدای خودم شرح بیان کنم و سپس در اختیار عموم بخصوص بچههای آذربایجان قرار دهم یعنی تمام ترکان ایران از قشقایی تا ترکان خراسان و حتی ترکان شهرستان سنقر در کرمانشاه.
خوب ئوُیغُورچه یعنی چه؟
اویغور که نام گروهی از ترکان است و گویند متمدن ترین گروه از ترکان بودهاند. اویغوران پناه دهنده مانی پیامبر و کتب پهلوی پارسی بودند.
اما چه در ئوُیغُورچه.
چه در اینجا همان جه و جا در ترکی آذربایجانی را معادل میشود و به مانند : ترکجه ، فارسجا.
بچههای آذربایجان ، البته نه همه ، متأسفانه کمکی در وسایل ارتباط جمعی بر این بنده حقیر نکردند و اغلب مسخره کنان مرا فارسی کنجکاو می خواندند ولی اندک بچههایی بودند که کمکی روا دارند ولی من بیشتر از کتب و یادداشت برداری های خودم بیشترین استفاده را کردم.
بچههای تبریز و باید درک کنند که در اغلب مواقع گل زیبا در خاکی رشد میکند که اصلا انتظارش نداشته اند مثلا اکنون در کرمانشاه من افتخار دارم تا چندین زبان و علوم و بخصوص ترکی را بررسی و آموزش دهم.تا آنجا که می توانید لغت و کتاب جمعآوری کنید و برایم بفرستید.
شاعر بزرگ سرزمین ما گفته :
«که ترکی هنر است و فارسی شکر»
حال این را هم بچههای فارسی بلد چه در ایران و افغانستان و تاجیکستان و لحاظ کنند که درک و حتی نوشتن و تفکر به هنری بسیار بالا می باشد و من به خود افتخار می کنم که حتی شعر ترکی بر اوزان عروضی هم پای فارسی سرایش می کنم. البته بنده تباری ترک دارم و ریش زیر چانه ام را به احترام اویغوری میگذارم بخصوص استاد قرائت قرآنم که یادداشتهای فراوانی در «علم تجوید» دارم که برای شما بازگو خواهم کرد.
نکته مهم هم اینست که ما ترکان خودمان فارسی دری را رشد و غنا دادیم و نباید به این راحتی آن را از خود دور کنیم و بدانیم که بسیاری از بچههای خوب که فارسی زبانند از خود ما هستند.
حافظ گوید :
ترکان پارسی گوی بخشندگان عمرند ، ساقی بده بشارت رندان پارسا را
نویسنده و محقق : اشکان ارشادی
ترکستان شرقی با چند کشور و سه ایالت در چین همسایه است.اویغورستان با شش کشور مرز خاکی دارد. توجه کنید که اویغورستان در قالب کشور چین با شش کشور مرز خاکی دارد و در واقع باید گفت که کشور چین تنها از طریق همین ایالت خودمختار با این کشورها مرز خاکی دارد. این کشورها عبارتند از
ادامه مطلب
نویسنده و محقق: اشکان ارشادی
توجه : در این وبلاگ از زبان ترکی اویغورچه ، برای شما آموزش خواهم داد.اویغور Uyghur قومی است ترک نژاد که در آسیای میانه مسکن دارد.این قوم حامی مانی پیامبر بودند و کتب پهلوی را کتابت و به این زبان ارج نهادند، معهذا کسی در ایران بجز معدودی آنان را نمی شناسد. زبان ایشان را بررسی کردم و ترکی غنی به همراه لغات فارسی و عربی می باشد.اویغورها اکنون در ولایت خودمختار سین کیانگ در چین زندگی میکنند و حدود ۳۵ میلیون جمعیت دارند.مساحت ایالت اویغور یا ترکستان شرقی باورنکردنی است و هم اکنون با تمام اجحافات در حق مردم مسلمان اویغور مساحتی برابر ۱۶۶۶۰۰۰ کیلومترمربع دارد یعنی از ایران قدری بزرگترست.اویغورها علاوه بر چین در کشورهای قرقیزستان و قزاقستان و ازبکستان و نیز جمعیتی دارند.اویغوران را متمدن ترین قوم از اقوام ترک دانسته اند. اویغورها در دوره ای ، امپراتوری اویغور را تشکیل دادند و حاکم امپراتوری بزرگی شدند.مایه تأسف است که خیلی از ایرانی ها و افغانستانی ها و اویغوران را نمی شناسند. یعنی همین بچههای ایران نام شهرهای کاشغر و ختن و تورفان را شنیدهاند.شخص نامی اویغورستان در تاریخ علم محمود کاشغری است که دیوان لغات ترک را جمعآوری کردهاست.اویغورستان را نام ترکستان شرقی هم می شناسند و اویغوران سالهاست که زیر هجوم دولت و ارتش چین هستند معهذا ترکان هرگز کم نیاورده و به استقلال مدنی و حقوق حقه ادامه می دهند.ئوُیغُورچه یا اویغورچه را در مطلبی دیگر توضیح و معنی کردهام.
نویسنده و محقق : اشکان ارشادی
شاعری در زبان فارسی و ترکی و عربی وجود دارد که از ترکمنهای عراق است و اتفاقا ایران را در زمان خود که زمانه صفویه و عثمانی بوده خیلی دوست داشته است. لحن ترکی دلنشینی دارد و خود من بعداز عمادالدین نسیمی از فضولی تبعیت می کنم ، وی روزی گذارش به یک کتابخانه افتاد که برخلاف اصول زنی یعنی دختری جوان را راه داده بودند. می دانیم اکثر مردم آن زمان بیسواد و بخصوص با خواندن و نوشتن ن جزء قرآن برخورد میشد.
فضولی که همیشه حرمت حفظ می کرد ولی ایندفعه چون برقعه دختر کنار رفته بود و صورت زیبا و اندام متناسب و درشتش پدیدار شده بود ، جلو رفت و سخن آغاز کرد :
ادامه مطلبنویسنده و محقق : اشکان ارشادی
کپی و رونوشت برداری ممنوع و ناقض حقوق محققی است که در نشر الکترونیک یعنی وب فعالیت میکند .
در پایان مطالبی را که در مورد کرد و ترک بیان می کنم ، نظریاتی شخصی است پس توجه کنید.
به روایت کتاب تاریخ ایران تا اوایل سده هجده میلادی ، ترجمه کریم کشاورز
و چند کتاب دیگر که به این موارد که توسط شخص اینجانب اشکان ارشادی خواهد آمد صحت گذاشته اند ، غایی را تعریف می کنیم.
غل زایی یا غلجه زایی ، پشتون و افغانیهایی بودند که با ترکان درآمیخته بودند و تهور و شجاعت یافته بودند و پیکارجو شده بودند ، اینان همانند برخی از ترکان دیگر که با اقوام عشایری کنار خود عقد اتحاد و حتی ازدواج می بستند ، دیگر بخشی از پشتون ها به حساب می آیند معهذا
ادامه مطلبنویسنده و محقق : اشکان ارشادی
در سال ۱۱۵۵ تا ۱۱۵۷ هجری قمری ، به دستور نادر شاعری با تخلص گلبن اقدام به سرودن شعری به ترکی برای مزار نادرشاه در کلات کرد که حکاکی شده ولی معلوم است که سرسری و نیمه کاره بودهاست ، احتمالا مرگ نادر این موارد را رغم زدهاست. به هرحال در ۲۴ بیت در قالب مثنوی سرایش شده و ترکی «گلبن» در خراسان به دلیل استفاده مکرر از فارسی دری در خراسان بزرگ ، بسیار به فارسی نزدیک است معهذا بعدا ترجمه ای هم بر آن افزوده میکنم.
ادامه مطلبنویسنده و محقق : اشکان ارشادی
کپی و رونوشت ممنوع ، چون در روند چاپ هستند.
الفبای ترکی آذربایجانی با مجموع مصوتها به ۳۳ حرف معهذا ، اخیرا توصیه برآنست که بجای چند ز ، تنها ز نوشته شود و از ض و ظ و ذ و . چشم پوشی شود ولی هنوز قطعی عنوان نشده و اگر هم شده باشد برای من که از آذربایجان و رومه و مجلاتش دورم ، نمی دانم به قطع یقین شما را چه گویم.
تنها این را بگویم که الفبای فارسی و عربی را بلدیم معهذا ئ را کسره بخوانید و ه را فتحه بخوانید و واو را بسان مصوت ضمه بخوانید. مثال : دئما : یعنی نگو که دِما خوانده و گفته شود. گوزل یا جوزل را گُزَل بخوانید و به معنای زیباست. تویوخ را تُیُخ بخوانید که به معنای مرغ است. یا سویوخ که سُیُخ خوانده و گفته شود و به معنی سرد است.
ادامه مطلبنویسنده و محقق : اشکان ارشادی
اگر بخواهید قرآن بخوانید باید «علم تجوید» بدانید و در تجوید و هم در یادگیری زبان عربی آشنایی با حروف الفبای عربی از اامات است. همچنین اگر بخواهید ابجد کبریایی مخصوص حساب کنید باید حروف عربی را همچون خود عربی بشناسید. الفبای عربی ۲۸ حرف است و به عقیده برخی دیگر ۲۹ حرف است و اختلاف بر سر الف و همزه است ولی چون تفاوت زیادی در اصل ایجاد نمیکند همان ۲۸ حرف صحیح است.
توجه کنید در لهجات عربی مثل عربی عراق یا امارات گ چ پ ، تلفظ میشوند ولی نوشته نمی شوند. اکنون معیار ما عربی فصیح است و بخصوص عربی قرآن.
به حروف عربی توجه کنید طبق جدول زیر و تفاوتهای تلفظی را درک کنید :
ادامه مطلبنویسنده و محقق : اشکان ارشادی
سرحد واقعی اویغورستان یا ترکستان شرقی بیش از حدود امروزین آنست بلکه ازبک و تاجیک و دیگر حدود در حقیقت ترکستان شرقی را شامل میشود ولی در وسعت اعلامی استان سین کیانگ از سوی چین با اعلام وسعت کنگره اویغور تفاوتی زیاد آشکار است.به طوریکه چین ۱۶۶۶۸۰۰۰ کیلومترمربع اعلام کردهاست ولی کنگره ۱۸۲۰۰۰۰ کیلومترمربع اعلام کردهاست.تفاوت در حدود بیش از ۱۵۰۰۰۰ کیلومتر است.
نویسنده و محقق : اشکان ارشادی
اویغورها در ۷۴۴ میلادی خودی نشان دادند و حاکم بلاقطع خاقانی شدند ، ولی برخی منابع آنان را اوغوزها و برخی تنها در کنار رود سلنگا ذکر کردهاند که بعدها در چین و ختن و کاشغر و ختن و پراکنده شدند. و یا آنان را مفلسانی خوانده اند که همراه اغوزلر به فروش زین و سپر می پرداختهاند.
ادامه مطلبنویسنده این متن : اشکان ارشادى
اویغوریم آغلاما
اویغورلار! همیشا همیشا افتخار بوتون ترکلر واردیلر.
اویغوریم ، بیزده ناراحت واراخ که سیزلر ؛ چین آلتی آیاخلاری اولسون. اؤلوم اولسون ظالم لار.،اؤلوم اولسون چین کئ مسلمانلارى اذیت و شکنجه اتدیلر.
آخه نه دئیم زمانه ، نه دئیم جونلره،
من طرفدن زمان و دونیا معذرت ایسترم ، باغیشلا منى.
یاشاسن اویغورلار.
خبرلر اورادان گلدی و دوزدَن چوخ یاندیم، چوخ یاندیم ، چوخ یاندیم.
انشاءالله اویغور مسلمانلارى موفق اولدیلر.
بیلیره م کئ اویغورستان اولدو عذاب و شام و عزا .
هله لیک ، بیز ایراندا باخان واراخ ، آلاه کومک ائلدى و بیز ترکلر و مسلمانلار خوشحال.
هله لیک ، آنجاخ دعا سیز اوچون ائلم.
وقتى جوردوم ، من آغلادیم ، من اینسان اوچون که گناهسیز واردی حتما آغلادیم.
مطمئن اول ، بوتون اورحیم چوخ یاندی و البته بوتون ایران اگر بیلدی ، حتما آغلادیلر و اورحلر یاندیردی.
بوجون یئل گلدی و من یئله دئدم کئ : چات سلامیم اویغورلار.
ایندی بیلمه ره م نه اولماز ؟ سلامیم چاتدی ؟ یا چاتماز ؟
آرا ترکلر ، اویغور نقدر بدبخت وار که یوردسی متلاشی اولدی و هرکس بیر قسمت اوندان آپاردی.
ولیکن بیلسن اویغوریم که اویغور آرا ترکلر چون اوزوک واردی. چون نگین دی.
اویغور ، عشقیمسن. اویغور آیتک دی ، تایماز دی.
اویغوریم ، جانیم سن اوچون فدا ، دوزدن اویغورلاریم گرحما مسلمانان لار دان اولسون.
من شرمنده اولدوم کئ الیمدن هئچ ایش گلمز.
یاشا اویغور ، یاشا ترک ، یاشا مسلمان لار.
من اشکان ارشادی کرمانشاهدان فقط دعا الیرم و آلاهه دئییرم کئ سیزى کومک ائلدى.
تا آنجا که قدر کفایت کند ، از برایت نوشتم ای اویغورم. اگر ریا نباشد به اویغوری قدری بیش از کم مسلط هستم و آنرا برای چاپ و کتاب شدن آماده خواهم کرد. در اینجا بیشتر از علوم مختلفه می نویسم و مهمات و اهمات را برای چاپ و نشر آماده کنم. سربلند مسلمان جماعت از کرد تا ترک.
مناطق اویغور تنها محدود به ایالت پهناور ترکستان شرقی با مرکزیت ارومچی نیست بلکه بخشی را مغولستان برده و بخشی را چین از ترکستان شرقی جدا نموده و به ایالت گانسو و تبت داده و در روسیه و قزاقستان و بخصوص قرقیزستان و کشمیر ، اویغور فراوان نفوس و زمین دارد.
خدایا به امید خودت.
نویسنده و محقق : اشکان ارشادی
گویند که حضرت مولانا در روم هنگامی که اشعار فارسی می گفت. فردی وی را اذیت می کرد و چون حضرت مولانا پوستی سبزه و تیره داشت و فارسی شعر می گفت وی به مولوی میگفت : که شما هندی هستی و اصلا از زبان و پوستت معلوم است. خبر به گوش سلجوقیان روم و دیگر حکام رسید و ایشان در اتحاد گفتار گفتند : که کسی حق ندارد ، مولانا را بیازارد.
ادامه مطلبنویسنده و محقق : اشکان ارشادی
هنگامی روسها قبر تیمور را شکافتند ، اصلا توجهی به این نکردند که در نوشته های مقبره آمده : که هرکس قبر مرا بشکافد با جهانگیری بدتر از من روبرو شود. روسها مشغول مطالعه بودند که آدولف هیتلر با لشکر نازی به روسیه حمله کرد.
پروفسور گیرشمن که تاریخ ایران را نوشته ، در مقبره های جنوب که بسیار شبیه مصر است ، توجهی به نفرین نوشته شده بر روی دیواره ها نکرد. گویند عقیم شد و مقطوع انسل.
لوحی حاوی نفرین در قبر در آتن در ۲۴۰۰ سال پیش
نویسنده و محقق : اشکان ارشادی
در چهارمقاله نظامی عروضی سمرقندی آمدهاست که :
وقتی سلطان محمود به هندوستان لشکر کشیده بود ، پس آن روی بغزنین نهاد و از آمادگی افرادی که جلویش حصار کشیده بودند و آماده جنگ بودند ، خشمگین شده بود ، پس رسولی پیش آنان فرستاد و باب گفتگو برای تسلیم شدن را باز کرد.
وقتی رسول یا همان پیک یا سفیر برگشت ، محمود پرسید که جواب چه دادهاند؟
ادامه مطلبنویسنده و محقق : اشکان ارشادی
گویند که در اردبیل سنگی بوده که از عجایب بوده و این سنگ را به زمان خشکسالی با هزاران مشقت می آوردند تا از خورشید نور بگیرد و گداخته شود و سپس از گرمای حاصله ، برف و یخ را آب کند و رودها خروشان شوند. این سنگ تا آنجا شهرت یافته بود که غازان خان مغول دستور داد نام خودش را بر روی سنگ نقر کنند. البته با زحمت فراوان این نقر صورت گرفت.
برخی حدس می زنند که شاید ، سنگ درون بقعه شیخ صفی الدین همان سنگ باشد.
نویسنده : اشکان ارشادی
در مزرعهای گندمزار خانوادهی بلدرچینی زندگی می کرد. این خانواده می دانست که موقع برداشت که فرا برسد ، دیگر جای زندگی نیست و باید بروند. مادر جوجه ها هر روز از جوجه ها می پرسید که صاحب مزرعه با فرزندانش چه گفت؟ تا اینکه یک بار یکی از جوجه ها گفت : صاحب گفته که برای کمک فامیل از دو روز دیگر خواهند آمد. مادر بلدرچین ها گفت : خوب ، خدا را شکر فعلا می توانیم باشیم. دو روز بعد را جویا شد و شنید که فامیل نیامده ولی آشنایان قرارست برای کمک بیایند و به جوجه ها گفت : فعلا هم ماندگاریم.
گذشت و گذشت تا اینکه صاحب مزرعه گفت: هیچکس برای کمک نیامده ، پس از فردا خودمان شروع به برداشت می کنیم.
مادر بلدرچین ها گفت : دیگر جای ماندن نیست و باید برویم.
ماحصل این ماجرا چیست؟
اینکه به یاری همسایه بنشینی باید سر بی شام بر زمین بگذاری. و از بی کمکی و وعدههای توخالی حکایت میکند و مهمتر اینکه مادر بلدرچین ها می دانست که صاحب مزرعه هنگامی که بر روی بازوی خودش حساب کند دیگر جای ماندن در آن گندمزار نیست.
نویسنده و محقق : اشکان ارشادی
توجه کنید :
نادرشاه تنها پادشاهی بود که بر سراسر فلات پهناور ایران یعنی از رود جیحون تا فرات یا دجله حکومت کرد و همچنین بر قفقاز و ماوراءالنهر و قسمتی از هندوستان ، بقیه پادشاهان تنها بر قسمتهایی از خراسان حکومت کردند. از طوایف ترک بودند ، نادر از ایل قرخلو بود.
کردستان شناسی، اشکان ارشادی از کرمانشاه
کردستان شناسی ما بر دو اصل است که ابتدا نگاه و گفتار پیشینیان را ملاک قرار داده و سپس با نگاه و تحقیقات امروزین کردستان و نژاد کرد را برسی کرده و در آخر به نتیجه ای خواهیم رسید.در این نوشتار سعی بر آن داریم کرد را از همه لحاظ مورد کاوش قرار داده و دانسته ها را مرور کرده و بر نادانسته ها دست یابیم.
اصل و نسب کرد و حدود تاریخی آن
ادامه مطلبنویسنده و محقق : اشکان ارشادی ، از کرمانشاه
این مطلب جالب را تا پایان بخوانید و چند پیشنهاد و راه کار هم برای رشد و ضخامت مو خدمت شما عزیزان ارائه خواهم داد.
در گذشته هیچ طبیبی همانند امروزه ، ه بودن یعنی عدم رشد و رویش مو در صورت را بیماری ندانسته ولی ریش و سبیل همیشه از ادوار گذشته تا به امروز مهم است و گاه متناسب با شغل و گاه متناسب با شمایل و گاه. باید به داشتن و گذاشتن ریش و سبیل اهمیت داد. مثلا در دوره شاه عباس تراشیدن ریش و گذاشتن سبیل های بلند چنان اهمیت داشت که یکی از شاعران دربارش ضمن سرودن شعر ، تاریخ آنرا در حساب ابجد ذکر نمودهاست :
« مرا اینگونه آمد سال تاریخ چون تراشیدم ریش از بیخ »
ادامه مطلبنویسنده و محقق : اشکان ارشادی از کرمانشاه
نقل کفر ، کفر نیست.
ماجرا از آنجا شروع میشود که حافظ در اشعار خود بیتی را گفته بود که درباریان شاه را مجاب کردند که کفر گفته است و باید مجازات شود.
حافظ وقتی که مسئله را جدی دید با بزرگی م کرد و آن بزرگ گفت : اگر نقل کفر کرده ای کفر نیست ولی اگر نقل نبوده بله کفر کرده ای ، حال بگو که این نقلی بوده از جمله ای که شنیدهای.
حافظ بیتی اضافه کرد و شد : نقل کفر ، نه کفر گفتن.
ماحصل این داستان چیست؟
نتیجه اینست که تا فردی جمله ای را گفت، سریع بند گردنش نگیریم و بگوییم کفر کرده ای. شاید دارد نقل میکند.
نویسنده و محقق : اشکان ارشادی ، از کرمانشاه
گویند که در اردبیل سنگی بوده که از عجایب بوده و این سنگ را به زمان خشکسالی با هزاران مشقت می آوردند تا از خورشید نور بگیرد و گداخته شود و سپس از گرمای حاصله ، برف و یخ را آب کند و رودها خروشان شوند. این سنگ تا آنجا شهرت یافته بود که غازان خان مغول دستور داد نام خودش را بر روی سنگ نقر کنند. البته با زحمت فراوان این نقر صورت گرفت.
برخی حدس می زنند که شاید ، سنگ درون بقعه شیخ صفی الدین همان سنگ باشد.
نویسنده : اشکان ارشادی، از کرمانشاه
در مزرعهای گندمزار خانوادهی بلدرچینی زندگی می کرد. این خانواده می دانست که موقع برداشت که فرا برسد ، دیگر جای زندگی نیست و باید بروند. مادر جوجه ها هر روز از جوجه ها می پرسید که صاحب مزرعه با فرزندانش چه گفت؟ تا اینکه یک بار یکی از جوجه ها گفت : صاحب گفته که برای کمک فامیل از دو روز دیگر خواهند آمد. مادر بلدرچین ها گفت : خوب ، خدا را شکر فعلا می توانیم باشیم. دو روز بعد را جویا شد و شنید که فامیل نیامده ولی آشنایان قرارست برای کمک بیایند و به جوجه ها گفت : فعلا هم ماندگاریم.
گذشت و گذشت تا اینکه صاحب مزرعه گفت: هیچکس برای کمک نیامده ، پس از فردا خودمان شروع به برداشت می کنیم.
مادر بلدرچین ها گفت : دیگر جای ماندن نیست و باید برویم.
ماحصل این ماجرا چیست؟
اینکه به یاری همسایه بنشینی باید سر بی شام بر زمین بگذاری. و از بی کمکی و وعدههای توخالی حکایت میکند و مهمتر اینکه مادر بلدرچین ها می دانست که صاحب مزرعه هنگامی که بر روی بازوی خودش حساب کند دیگر جای ماندن در آن گندمزار نیست.
درباره این سایت